«مدیریت پروژه» و «مدیریت برنامه» در بیشتر کسبوکارها و صنعت های , اصطلاحات شناخت می باشند . با این وجود این اصطلاحات و بقیه واژههای تخصصی درین حوزه , ممکن است برای اشخاص گوناگون , معانی مختلفی داشته باشند . این دستور اکثر اوقات بهاین خاطر است که اشخاص فارغ از فهم و شعور معنای ورای این واژهها , آنهارا از گویش دیگر افراد شنیده و آنگاه نیز استعمال می نمایند . این قضیه ممکن است به سردرگمی بزرگی باعث شود! این مقاله مرجعی فوری است برای واژههایی که غالبا در حوزهی مدیر پروژه و برنامه به کارگیری میگردند , به همراه تعاریف آنان .
اصطلاحات مرتبط با اشخاص و اداره
واژههای مرتبط با اشخاص در رئیس پروژه و برنامه
۱ . مدیریت برنامه
هر که مسئول برنامه است .
۲ . تحلیلگر پروژه
هر کس با انجام پژوهش ها , ارائهی اوراق و پیگیری دارایی و زمانبندی , از مدیریت پروژهی در پروژههای بزرگ پشتیبانی می کند .
۳ . رئیس پروژه
فردی که مسئول اطمینان از این است که پروژه طبق خصوصیات , رمز وقت و با بودجهی متبوع تحویل داده میگردد . مدیران پروژه بایستی فعالیتهای متخصصین متعددی را با نیز هماهنگ نمایند .
۴ . محل کار پروژه ( برنامه )
در پروژهها و برنامههای بزرگ , اکثر زمان ها دفتر کار برنامهای موجود است که با حضور رئیس محل کار برنامه , و احتمالا قیم و چه بسا حسابدار , مجهز می شود . وظیفهی محل کار برنامه , یکی کردنِ گزارشها مرتبط با ترقی منظم از طرف مدیران پروژههای گوناگون برای رئیس برنامه است ; این دفتر کار , از مقر دادهی مرکزی ورقه ها پروژه مراقبت می نماید , قالبهای اثبات ورقه ها را جمعآوری کرده و اجرا مینماید و بقیه وظیفه های متمرکز مدیریتی را برای حمایت از پرسنل پروژه اجرا میکند .
۵ . حمایت کننده پروژه
«قهرمان» پروژه , هر کس میخواهد مزایای متبوع پروژهها به دست آیند تا قسمتی از اداره را که وی مسئول آن است بهبود ببخشد .
۶ . ذینفعان
ذینفعان گروهها یا این که افرادی میباشند که در نتیجهی پروژه نفع دارا هستند , ولی نفعی که هر تیم از آن برخورداراست , به طور معمول خاص خویش آن مجموعه است . ذینفعان معمول ممکن است مشتمل بر سهامداران , مشتریان , تامینکنندگان , شرکا و اعضای مجموعه پروژه باشند . رئیس ذینفعان میتواند بخش دوچندان مهمی از شغل مدیریت پروژه یا این که حمایت کننده پروژه باشد .
اصطلاحات مرتبط با اوراق
۱ . طرح تجاری
طرح تجاری , ادله انجام یک پروژه , سود پروژه , چگونگی دستیابی به آن , اینکه چقدر هزینه در پی داراست و چقدر ارتفاع میکشد را شرح میدهد . طرح تجاری به طور معمول در دو تراز تولید میگردد : طرح تجاری نخستین , درتوان نظریه است و برای گرفتنِ تایید برای پروژه استعمال می گردد . زمانی این سطح به انتها رسید , اول مسئولیت رئیس پروژه , توسعهی طرح تجاری بی نقص , مشتمل بر هزینهها و زمانبندی ظریف خواهد بود . به طور معمول این نیز پیش از آنکه پروژه جلو برود , می بایست به وسیله تیم ارشد مدیریتی مورد تایید قرار بگیرد .
مدیر پروژه محدود بهاین واژهها نیست . ما همت کردیم شمارا با بعضی از پرکاربردترین واژهها آشنا کنیم . در حالتی که تجربه رئیس پروژه دارید , از این اصطلاحات چقدر استعمال میکنید؟ به نظرتان چه واژههای پر کاربرد دیگری میتوان بهاین فهرست بیش تر کرد؟
اکثری از پروژههای بزرگ به تعدادی سطح تقسیم می شوند , نظیر تحقیق , گسترش , تست و تکثیر . پیش از هر مرحلهای , یک محل ورود موجود است و مدیریت پروژه است که تصمیم میگیرد چه وقت پروژه آمادهی عبور از آن است تا مرحلهی بعدی آغاز شود .
رئیس پروژهی چابک به جای آنکه از مرحلهی توسعهی تکی به همراه رویکردهای مدیر پروژهی سنتی «آبشاری» به کار گیری نماید , از روند کوتاه بسط و فرآیند آزمایش یک دست به کارگیری می کند . برای پروژههایی مطلوب است که با سرعت پیش میروند یا این که در معرض تغییرات متناوب میباشند , نظیر پروژهها و استارتآپهای کسبوکار در حوزهی فناوری داده ها .