مطابق فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد تغییر کد ، "عمل جابجایی بین دو یا چند زبان یا بین گویش ها یا رجیسترهای یک زبان در یک گفتمان است ، به ویژه در پاسخ به تغییر در زمینه اجتماعی". در حال بزرگ شدن ، همیشه من را به "سفید حرف زدن" متهم می کردند. هشدار خراب کننده ، من سفید نیستم. با این حال ، من در یک مدرسه متوسطه تا حدودی معتبر تحصیل کردم و در کشور من روند گسترده ای برای تمسخر لهجه دانش آموزان از مدرسه گفته شده وجود دارد. ما شیک ، "hoity-toity" بودیم (کلمات آنها ، نه حرف من) و با لهجه ای صحبت می کردیم که هوای برتری می داد.
من از ترینیداد و توباگو هستم که زبان رسمی انگلیسی است اما در آنجا شنیدن یک گویش انگلیسی انگلیسی که بسیار متمایز از زبان مبدا است ، بیشتر رایج است. من به این گویش مسلط هستم و این نحوه صحبت من تقریباً منحصراً با خانواده ام است. من اولین بار که یازده سال داشتم و در دبیرستان رویاهایم پذیرفته شدم ، تغییر کد را شروع کردم (اگرچه این اصطلاح را خیلی دیرتر یاد نمی گرفتم). افرادی که در این مدرسه تحصیل می کردند ، در بیشتر موارد ، دانش آموزان ثروتمند طبقه متوسط و متوسط بودند و از یک خانواده کم درآمد ، من نمی توانستم تفاوت بیشتری داشته باشم.
من متوجه شدم که اغلب سعی می کنم همه چیز را "به درستی" تلفظ کنم تا از "گتو" مارک نشوم. من به وضوح یادم می آید که وقتی مادر من به جلسه والدین و معلمان آمد و وقتی چیزی را به شکل خاصی گفت که خیلی برخلاف روشی که ما در آن چیزها را ترسیم می کردیم ، تلنگر می زدم. احساس خجالت کردم و به سختی فریاد زدم. من بیشتر احساس خجالت می کردم وقتی اعضای خانواده جملاتی مانند "شما مثل یانکی به نظر می آیید" یا "این لهجه از کجا آمده است" را می گویند. مثل این بود که من دو هویت جداگانه ایجاد کرده ام ، یکی در یک فضای دانشگاهی و دیگری در خانه.
وقتی که برای دانشگاه به کانادا نقل مکان کردم ، این احساس جنگ با خودم فقط بدتر شد. من در یک محیط کاملاً جدید ، کشور جدید ، فرهنگ جدید قرار داشتم و برای اولین بار ، در اطراف من اکثریت افرادی بودند که شبیه من نبودند و هیچ یک از تجربیات من را به اشتراک نمی گذاشتند. و من سازگار شدم تا به من متفاوت نگریسته شود و مجبور نشوم هر پنجمین کلمه را تکرار کنم زیرا مردم مرا درک نمی کردند یا هر مکالمه را با "اوه ، اهل کجایی؟" شروع می کنند. این به عنوان یک کار بد برای من مهم نبود و من نسبت به خودم برای انجام این کار احساس وحشت نمی کردم تا اینکه چند ماه از زمان حرکتم گذشته بود که یک داستان اینستاگرام را ارسال کردم و کسی که قبلاً با او کار می کردم به من کمک کرد و گفت: "با آن لهجه چیست؟".
من ماه ها پس از خواندن این پیام (جواب ندادم) فکر کردم و صادقانه بگویم ، هنوز هم می دهم. آیا من بسته به شرایط شخص دیگری هستم؟ آیا این ذاتاً چیز بدی است؟ آیا باید شرمنده باشم که در هر شرایطی با هر شخصی یکسان صحبت نمی کنم؟ من در این مورد اغلب با خودم رفت و برگشت می کنم و اگر صادقانه بگویم ، خودم را در مورد این جنبه از ترکیب زبانی شکنجه می کنم و بی امان انتقاد می کنم. من سعی کرده ام تغییر کد را متوقف کنم. من به سادگی نمی دانم چگونه. این مدت طولانی در روان من ریشه دوانده است که تقریباً احساس ضرورت می کند.
من همچنین تعداد زیادی از مردم (عمدتا افراد رنگین پوست) را ملاقات کرده ام که اظهار داشتند که اغلب خود را در حال انجام همان کار می بینند. اینگونه نیست که آنها از شیوه صحبت کردن به تنهایی متنفر باشند ، بلکه ساده تر است که نیازی به توضیح محاوره ها و خصوصیات نحوه صحبت با دیگران نیست. به همین ترتیب ، آنها تمایل دارند جنبه های "گفتار واقعی" خود را برای سایر اعضای گروه اجتماعی خود حفظ کنند.
هر شرایطی متفاوت است ، هر گروه از افراد متفاوت است و با بزرگتر شدن من تغییر کد را ابزاری می دانم. هرکسی این کار را می کند حتی اگر متوجه آن نباشد. روشی که با رئیس خود صحبت می کنید اطمینان دارم بسیار متفاوت از صحبت با خواهر و برادر یا پدر و مادر یا دوستتان است که سالها شما را می شناسد. شاید شما آهنگ ، دستور زبان ، لحن و غیره خود را تنظیم کنید.
بخشی از سخنرانی عمومی سنجش پویایی گروه ، شناخت مخاطبان و تنظیم نحوه ارائه خود بسته به مخاطبان است. این کار باعث نمی شود من آدم بدی باشم و مطمئناً به این معنی نیست که از کجا آمده ام شرمنده هستم یا اینکه چیز اساسی درباره خودم تغییر داده ام. من که در مقابل هیئت پارلمانی سخنرانی می کنم همان من است که با "انگلیسی شکسته" با خانواده و دوستانم صحبت می کنم. علایق ، شخصیت و جنبه من یکسان است. هر دو mes معتبر هستند.
و به طور جدی ، مردم همچنان با خود می گویند که "شما سفید صحبت می کنید" زباله. آیا "سفید" در این زمینه مترادف "مناسب" است؟ اگر چنین باشد ، این در مورد توجه ما به سایر گویش های غیر مسلط چه می گوید؟ پس "سیاه صحبت کردن" به چه معناست؟ من در دانشگاه خردسال زبانشناسی هستم. در ابتدا ، من آن را انتخاب کردم زیرا به نظر می رسید یک خردسال آسان است ، اما واقعاً دیدگاه من را در مورد زبان و زمینه استفاده از آن گسترش داده است. این ایده که روشهای بهتری برای صحبت کردن و گویشهای کلاسه یا فانتزی زبان وجود دارد ، از نظر اجتماعی پیش می رود.